شهرافتاب

هیچ گاه برای تازه شدن دیر نیست

شهرافتاب

هیچ گاه برای تازه شدن دیر نیست

سرخ

خانه سرخ و کوچه سرخ است و خیابان سرخ است

آری از خون پهنه ی  برزن و میدان سرخ است

 

ده به ده پرچم خشم است که برمیخیزد

مزرعه زرد و چپر سبز و  بیابان سرخ است

 

رو سیاه است اگر این شب مردمکش  بد

تا دم صبح وطن سینه ی یاران سرخ است

 

با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است

ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است

 

وحشتی نیست از انبوه مسلسل داران

تا در این دشت غرور کینه داران سرخ است...

 

 

ایرج جنتی عطایی

نظرات 1 + ارسال نظر
دیبا سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:03

سلام.گفتم جدابرای هرقسمت نظربدم.شعرسرخ هم زیباست ولی من بیشترازقالبت خوشم اومده.فوق العادست.بی نظیره.راستی خواستم بگم اگه امکانش هست تووبلاگت قسمت انتقادات وپیشنهادات هم بذاری خوبه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد