شهرافتاب

شهرافتاب

هیچ گاه برای تازه شدن دیر نیست
شهرافتاب

شهرافتاب

هیچ گاه برای تازه شدن دیر نیست

یاد تو...

آره باید تموم می شد، ولی دلتنگ دلتنگم  


دارم با خاطرات تو، با رویای تو می جنگم 


یه آن چشمام می بندم، تو دستای من دستات 


نمیدونی چقدر سخته فراموش کردن چشمات 


می ترسم طاقتم کم شه، نتونم سر کنم بی تو 


چقدر سخته که دنیا رو باید باور کنم بی تو 


بازم چشمام می بندم، صدای خنده های تو 


همه جا غرق آرامش، همه جا رد پای تو  


دارم وسوسه میشم باز، واسه دوباره دل بستن 


ولی نه آخر قصه است، نمونده راه برگشتن 


می ترسم طاقتم کم شه، نتونم سر کنم بی تو 


چقدر سخته که دنیا رو باید باور کنم بی تو 


بازم چشمام می بندم، صدای خنده های تو 


همه جا غرق آرامش، همه جا رد پای تو

نظرات 2 + ارسال نظر
محسن(صالح) سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:34 http://PoorMehr.BlogSky.Com

مینو متشکرم
خیلی خوب داری پیش رفت میکنی

ممنون شما لطف دارین همه اینها بخاطر راهنمایی های شما بود

دریا شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:08 http://azjensebaran.blogsky.com / quietseashore.blogsky.com

چقدر و چقدر قشنگ بود...
عزیزم این شعره یا ترانه ای برای یه اهنگ؟
اگه ترانه ی یه آهنگه میشه لطفا معرفی کنید؟
مرسی عزیز از این پستهای خوب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد